یک گوسفند سیاه در بین گوسفندان سفید دریک دامداری در ساردین ایتالیا
بیشتر مشاجرههای لفظی میان زن و شوهرها از حرفهایی که میان آنها رد و بدل میشود، برمیخیزد؛ حرفهایی که یا نشاندهندهی اختلاف نظر دربارهی عقاید و سلایق آنهاست یا قرار است منجر به یک تصمیم مشترک برای یکی از امور زندگی شود. اما چرا این اختلافات در دوران آشنایی پیش از ازدواج مجال بروز پیدا نمیکنند؟ دلیل اول آن است که تا زمانی که دو نفر زیر یک سقف نروند و زندگی مشترکشان را شروع نکنند، کمتر ممکن است حرفهایی از این دست پیش بیاید و دلیل دیگر آنکه اگر هم پیش بیاید، رودربایستیها و ملاحظات باعث میشود، طرفین حرف خود را فروبخورند. پس اگر دختر و پسر در دوران آشنایی پیش از ازدواج در چنین مواردی حرفی پیش بکشند و بدون خودسانسوری و واقعبینانه نظر خود را بگویند و نظر طرف مقابل را بشنوند، میتوانند دوران زناشویی بهتری را برای خود متصور باشند.
یشتر کارتونهای دوران کودکی ما را 3 شرکت ژاپنی ساخته است، به یاد بعد از ظهرهای دوران کودکی کارتونهایی مثل سندباد، بلفی و لی لی بیت، حنا دختری در مزرعه، بنر، بابا لنگ دراز و... را در این شماره با هم مرور میکنیم؛ البته اگر بدتان نمیآید عملا و به صورت تصویری این خاطرات را مرور کنید، بد نیست ظهرها ساعت 2 تا 3 سری به شبکه 2، شبکه کودک بزنید، به همت عوامل این شبکه شما میتوانید در دوران کودکیتان گشتی داشته باشید. عموی همیشه مریض بلفی، سگ پا کوتاه حنا، پدر معروف پسر شجاع، عمو جغد شاخدار، چهاردست دوست داشتنی، گربه نره احمق، پاریکال وفادار و مانتیسهای وحشتناکهاچ که تیتراژ این کارتون را ماندگار کرد و ... همه و همه مال یک کشور بود.
شرکتهای ژاپنی که اصلیترینشان شرکت نیپون بود این کارتونها را ساخته است. نمیدانم وقتی شما هم بفهمید که خانواده دکتر ارنست و مهاجران و جودی آبوت و کلی کارتون دیگر را همین ژاپنیها ساخته اند، به اندازه من شگفت زده میشوید یا نه، اگر دقت کنید نه فضا و نه داستانهای این کارتونها ربطی به شرق دور و دنیای ژاپن ندارد.
رابطه نداشتن با دیگر کشورهای کله گنده در عرصه انیمیشن سازی باعث شد، ما جذب چشم بادامیهای خاور دور شویم و کارتونهای ژاپنی را پشت سر هم بخریم.
بوسه ام را می گذارم پشت در / قهرکردی , قهرکردم , سر به سر
تو بیا , در را تماما باز کن / هر چه میخواهی برایم ناز کن
من غرورم را شکستم , داشتی ؟ / آمدم , حالا تو با من آشتی ؟
.
.
.
چی میشد تو هم منو دوستم میداشتی نا زنین / جای گریه رو لبام خنده می کاشتی نازنین
حالا که قهری باهام ولی بدون دوستت دارم / طاقت قهر ندارم پس آشتی آشتی نازنین . . .
.
آن روز فرهان شماره شركت را به من نداد و گفت شماره را گم كرده ام. فردای آن روز مهندس شاكر وارد شركت شد. از اتاق منصوربیرون آمدم و بعد از سلام و احوالپرسی گفتم:
· مهندس شاكر ممكن لیست فروشی رو كه مهندس فرهان براتون مهر كردن، به من بدین؟
مهندس شاكر از داخل اوراق، آن را پیدا كرد و به من داد. نگاهی به امضای زیرش كردم تا مطمئن شوم امضای منصور است. بله، فرهان امضای منصور را جعل كرده بود. آن لیست را به اتاق یكی از همكارها برم و كپی كردم و اصل را به شاكر برگرداندم و به اتاق فرهان رفتم و گفتم:
· مهندس شماره شركت رو پیدا كردین؟
· بله، اما هر چی می گیرم كسی بر نمی داره گیسو خانم.
· چه شركتیه كه این وقت روز تعطیله، می شه شماره رو دوباره بگیرین؟ شاید اومده باشن.
شماره را گرفت و گفت:
کشور مکزیک هفته گذشته طی مراسمی ویژه ۲۰۰ امین سالگرد استقلال خود را با حضور رهبران بیش از 50 کشور جهان جشن گرفت. دهها هزار نفر از مردم مکزیک به خیابان ها سرازیر شده اند تا دویست سالگی استقلال این کشور از سلطه اسپانیا را جشن بگیرند. "فیلیپ کالدرون"، رئیس جمهوری مکزیک نیز در جشن های رسمی حضور داشته است.
در مکزیکوسیتی، که تدابیر امنیتی شدیدتر از همیشه به اجرا درآمده است، خیل بزرگی از مردم در خیابان های اصلی پایتخت مکزیک جمع شده اند و شاهد برگزاری رژه ای پر زرق و برق و آتش بازی و کنسرت های موسیقی بوده اند. در میدان اصلی مکزیکوسیتی ساعت ها رقص نور و اجرای های هنری توسط گروه های موسیقی و رقص در جریان بوده است.
در حالی که جمعیت بزرگی از مردم به پایکوبی سرگرم بودند، مجسمه ای بیست متری یک جنگجو در این میدان به نمایش درآمد.
عكسهايي جالب از چگونگي پيشرفت ماشين هاي شركت بنز از سال 1886 تا به حال
دیوارهای بتونی که مسئولان جهت سر و سامان دادن به تردد خودروها و عابرین ایجاد کرده اند باعث زحمت بسیار و ایجاد سردرگمی مسافران ورودی و خروجی ایستگاه مترو کرج شده است.
تعداد صفحات : 534
تبليغات | X | |
|